شکل نوشتاری معنای چهارم این لغت در انگلیسی آمریکایی: take out
دور کردن، برداشتن، بردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
The police had to take away the suspect for questioning.
پلیس مجبور شد مظنون را برای بازجویی ببرد.
The waitress offered to take away the empty plates from the table.
پیشخدمت پیشنهاد داد بشقابهای خالی را از روی میز بردارد.
ریاضی کم کردن، منها کردن، تفریق کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
When you take away five from ten, you are left with five.
وقتی پنج را از ده کم میکنید، پنج میماند.
Can you please take away two from ten?
میشود لطفاً از ده عدد دو را تفریق کنید؟
برداشت کردن، دریافت کردن
Can you summarize the main points of the article and take away the key message?
آیا میتوانید نکات اصلی مقاله را خلاصه کنید و پیام کلیدی را دریافت کنید؟
After reading the book, I was able to take away valuable lessons on personal development.
پساز خواندن کتاب، توانستم درسهای ارزشمندی را در مورد رشد شخصی برداشت کنم.
انگلیسی بریتانیایی بیرون بردن (غذا)
Instead of dining at the café, let's make it a take away breakfast by the beach.
بهجای غذا خوردن در کافه، بیایید آن را برای صبحانهای در کنار ساحل به بیرون ببریم.
We can't stay here to eat, so let's take away our burgers.
ما نمیتوانیم اینجا بمانیم تا غذا بخوریم، پس بیایید همبرگرهایمان را بیرون ببریم.
کاستن از (ارزش یا زیبایی چیزی)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «take away» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/take-away